چیکار کنم خیلی زود باردارشوم
به نام خداوند مهربان
چیکار کنم خیلی زود باردارشوم : آیا تا به حال با خودتان فکر کرده اید که چرا امروزه نسبت به گذشته بارداری طبیعی خیلی سخت و غیر قابل دسترس برای بسیاری از زوج ها شده است؟
اگر بخواهیم به این سوال فکر کنیم و پاسخی برای آن پیدا کنیم شاید دلیل این همه ناباروری در عصر حاضر سبک زندگی باشد چرا؟ زیرا با یک مقایسه ساده می توانیم بفهمیم که در گذشته خانواده ها زندگی سالم تری داشته اند تا 50 سال پیش افراد نوشابه و غذاهای فست فودی را نمی شناختند از زندگی ماشینی امروز خبری نبود و خانواده ها دغدغه و استرس به مراتب کمتری را داشتند غذای سالم و ارگانیک میخوردند و در معرض مواد شیمایی و آلودگی هوا کمتر قرار داشتند.
اما امروزه با گسترش علم ، بوجود آمدن فن آوری های جدید و گسترش غذاهای فست فودی همانطور که زندگی بسیاری از جوامع بشری را راحت تر و به سمت زندگی ماشینی پیش برده بسیاری از الودگی های زیست محیطی و شیمایی را به وجود آورده است و علاوه بر اون انسان مواد غذایی و ژنتیک بسیاری از گیاهان و حیوانات را تغییر داده و باعث برهم زدن تعادل شده است که در نتیجه بسیاری از جوامع بشری را دچار استرس و اضطراب کرده است.
این برهم خوردن تعادل در طبیعت و در نتیجه مواد غذایی باعث ایجاد ناهماهنگی و عدم تعادل در سیستم بدن شده و بسیاری از ناباروری ها را بوجود آورده است.
من در این مقاله قصد دارم با مقایسه سبک زندگی گذشته و حال، راه های سریع باردار شدن را به شما بگویم پس لطفا تا آخر این مقاله با من همراه باشید….
کاهش استرس
چیکار کنم خیلی زود باردارشوم : قدم اول کاهش استرس
استرس به تنهایی می تواند یک عامل مهم برای ناباروری باشد پس اولین قدم برای یک بارداری موفق از بین بردن اضطراب و استرس است.
تجربه ای که من برای کاهش استرس داشتم رو برای شما در اینجا بیان می کنم
من و همسرم از شهرمون مهاجرت کریم به تهران این مهاجرت برای ما خیلی سودآور بود اول اینکه از اطرافیانمون که واقعا بمب استرس بودند کیلومترها دور شدیم و این دور بودن آرامش ما رو به ما برگردوند و تونستیم روی وضعیت مالیمون تمرکز کنیم و به نتایج خوبی هم رسیدیم که دومین مزیت مهاجرت بهتر شدن وضعیت مالیمون بود که بسیاری از تنشها و استرس ها رو از بین برد .
سومین مزیت تمرکز کردن روی افکارمون بود که تونستیم با تغییر باورها به دنیا و اتفاقات آن یه جور دیگه ای نگاه کنیم و بگیم ” الخیر فی ما وقع ” و به جایی رسیدیم که بگیم ما همین طوری که هستیم می خواهیم از زندگیمون لذت ببریم بدون بچه یا با بچه و واقعا هم از بچه و موضوع بچه رها شدیم و وقتی که به این رهایی رسیدیم خداوند به ما لطف کرد و اتفاق خوب باردار شدن را برایمان رقم زد.
زمانی که در شهر خودمون بودیم من و همسرم اصلا ارامش نداشتیم و این به خاطر حرفای اطرافیان بود که میگفتن…
چرا بچه دار نمیشین دیرمیشه؟
هم سن و سالات الان مادر چنتا بچه هستن شما چرا به فکر نمیشی ماکه خیر و صلاحت رو می خوایم؟
و از این مدل حرفا زیاد از دوستان ، خانواده و اطرافیان میشنیدیم که نمی تونستیم روی هیچ چیزی تمرکز بزاریم و چیزی جز استرس نسیب ما نمیشد تا اینکه لطف خدا شامل حالمون شد و مهاجرت کردیم و تمرکز کردیم روی خودمون و زندگیمون و موضوع بچه رو رها کردیم و سپردیم به خود خدا و اون هم در بهترین زمان به ما یک هدیه ناب و ارزشمند به نام یحیی داد واقعا سپاسگزار خداوند هستیم.
لطفا برای اطلاعات بیشتر مقاله ” روش های کاهش استرس برای باردار شدن” را مطالعه بفرمایید.
قدم دوم تغییر باورها در مورد بارداری و بچه دار شدن
افراد زیادی هستند که به سمت بچه دار شدن قدم برمیدارند اما قافل از اینکه چه باورها و افکاری در مورد آن دارند. یه مثال ساده هست که میگه اگه باور داشته باشی که پول کثیفه و آدم رو از خدا دور میکنه اگر صد سال هم تلاش کنی که پول دار بشی هرگز نمیشی.
خواسته تو پولدار شدن هست اما باورت در مورد پول یه چیز دیگه هست و در یک راستا نیست پس هر چه تلاش کنی به پول نمیرسی این دقیقا در مورد باردار شدن و بچه دار شدن نیز صادق هست.
اگر مثل من باور دار داشته باشی که نوزاد تازه متولد شده نگهداریش سخته و باور داشته باشی که تو نمیتونی از یک نوزاد تازه متولد شده نگهداری کنی و اگر باور داشته باشی که بچه داشتن آدم رو خیلی زود پیر میکنه و اگه باورداشته باشی که بچه آرامش زندگی رو از آدم می گیره و اگر باور داشته باشی که گریه یک نوزاد ترسناکه و خیلی باورهای دیگه که با خواسته تو هم جهت نیست پس هر چه تلاش کنی که باردار بشی اتفاق نمی افته
تا زمانی که بیای و این باورهای خلاف خواسته ات رو تغییر بدی و هم راستای خواسته ات بکنی همان چیزی که برای من اتفاق افتاد این یک شبه نبود بلکه آرام آرام این ترمزها رو شناسایی کردم و بعد باورهای هم جهت باخواسته ام رو در خودم ایجاد کردم وبعد رها کردم که ازشش ماه تا یک سال طول کشید .
به عنوان مثال یه روز که در خانه مشغول استراحت بودم یک صدایی از بیرون به گوشم رسید خوب که دقت کردم دیدم که صدای گریه یه نوزاد هست قبلا وقتی گریه نوزاد رو می شنیدم دوست نداشتم که بشنوم و انگار عصبی میشدم اما اون روز وقتی شنیدم یه حس خوبی به من دست داد و به نظرم خیلی هم دلنشین و لذت بخش اومد و من تا اون روز نمیدونستم که صدای گریه نوزاد رو دوست ندارم و برام ترسناکه و اینطوری این باور غلط رو کشف کردم و شروع کردم به تغییر دادنش چه طوری تغییردادم
اینطوری شروع کردم که هر وقت صدای گریه نوزاد را می شنیدم با خودم صحبت می کردم می گفتم که اونقدرها هم که فکر می کردم ترسناک نیست و اینکه این نوزاد با گریه کردنش می خواد یه چیزی رو به ما بفهمونه یا می خواد خواسته هاش رو به ما بگه در واقع با گریه کردن اون داره با ما صحبت می کنه ویا می گفتم که اشکال نداره گریه کنه زود خسته می شه و ساکت میشه و وقتی که اینطوری با خودم صحبت کردم آرام آرام ترس من از صدای گریه نوزاد ریخت و دیگه برام اذیت کننده نبود.
این مثال رو از خودم زدم که شما هم ایده بگیرید و اگه باورهایی شبیه باورهای من دارید بتونید تغییر بدین تا ذهنیت جدیدی نسبت به باردارشدن و بچه دار شدن پیدا کنید.
قدم سوم تغییر سبک زندگی
1:ورزش کردن
2:ایجاد یک برنامه غذایی سالم و ارگانیک
3: خوردن ویتامین های ضروری بدن مثل اسید فولیک و اسیدهای چرب ضروری برای بدن
نظر شما با موفقیت ارسال شد.